هوالحبیب هی حواست هست؟ زمستان دارد بساطش را جمع میکند. دامنش را دیر اما حسابی تکانده. هی یادت نرود. ما عهد بستهایم. ما دانههای خیس خورده گندمیم توی ظرف سفالی پشت پنجره. لحظه موعود نزدیک و نزدیکتر میشود. کم کم نورآفتاب از لابهلای ابرهای سفید و… بیشتر »
کلید واژه: "بهار"
هوالحبیب اینجا حال همهی غنچهها خوب است حال همهی قمریها انگار بهار حال همه را خوش کرده همه الا… این روزها برای حال تو کاری از دست بهار نارنجها ساخته نیست میدانم حتی با قدم زدن در هوای بارانی اتفاقی نمیافتد باید معجزهای رخ دهد… بیشتر »