خانه
مزاح
ارسال شده در 24 بهمن 1403 توسط زفاک در کنایات

هوالحق

بیماری جدید دکتر مسعود پزشکیان؛ سندرم دست بی‌قرار!

*****

یادش بخیر قبلا یه رئیس جمهور داشتیم همیشه می‌گفت: بگم؟ بگم؟

الان یه رئیس جمهور داریم دائم میگه: قطع کنم؟ قطع کنم؟

 

 

بیماری ,دولت ,رئیس جمهور ,سندرم دست بی‌قرار ,قطعی برق ,مجلس ,مسعود پزشکیان نظر دهید »
سهم‌خواهی
ارسال شده در 22 بهمن 1403 توسط زفاک در کنایات

هوالحق

عقب یکی از ماشین‌های توی پارک پر است از پرچم‌های سه‌رنگ و بادکنک‌های با آرم شهرداری.
ندای درونم: “تخم‌مرغ دزد، شتر دزد می‌شود!”

آرم ,اختلاس ,انقلاب ,تخم‌مرغ ,دزد ,دزدی ,راهپیمایی ,شترمرغ ,شهرداری ,پرچم ,۲۲بهمن نظر دهید »
روایتِ دگرگونی
ارسال شده در 20 بهمن 1403 توسط زفاک در روزنوشت

هوالحق
بو می‌کشم. آشپزخانه بوی خوش زندگی می‌دهد. بوی سیب‌زمینی سرخ‌کرده. دلم ضعف می‌رود. یکی از سیب‌زمینی‌های طلایی توی ماهی‌تابه چشمم را گرفته. برمی‌دارم و می‌اندازم توی دهانم. داغ است. هولکی فرو می‌دهم. با دست دیگرم صفحات کتاب الکترونیک را ورق می‌زنم. توی ذهنم باز غوغاست. هر کسی حرفی دارد. هر کسی سهمی از من می‌خواهد. پرونده بینوایان چند روزی است که باز شده. مثل همیشه اول من نویسنده‌ام صدا بلند می‌کند: «کیف کردی؟ چه شخصیت‌پردازی. چه توصیفاتی، چه آب و رنگی پاشیده توی متن! یاد بگیر! رمان یعنی این. مثل یک بافنده ماهر نشسته با صبر و حوصله یک نخ از کلاف سیاست گرفته، یکی از کلاف تاریخ و فرهنگ، یکی هم از کلاف اخلاق و مذهب. تازه هر کدام هم رنگی، همه را بهم بافته و بالا آمده رج به رج. هنر این است دیگر! شاهکار یعنی همین. طوری رنگ‌های جورواجور را کنار هم ببافی که آخرش یک پولیور خوش فرم و خوش طرح‌ درآوری. آن هم فری سایز. بنشیند توی تن هر کسی با هر قد و قواره‌ای. اصلا یک قدم برو عقب‌تر آهان. خوبه. حالا از دور ببین چه تماشایی است!»
من منتقدم اما امان نمی‌دهد. می‌پرد وسط. کلامش را می‌برد: «حالا بر فرض که خوب و عالی! محتوایش چه؟ یکی نیست بگوید این عالیجناب چطور یک کاره آمد سمت دین و خدا! او که خودش اهل بخیه بود حالا شد موعظه‌‌گر پیر و جوان! دست روی سر گل‌ها می‌کشد. در احوال کواکب غور می‌کند! بذل و بخشش می‌کند. برخلاف مابقی اسقف‌ها و کشیش‌ها از مال و مکنت کناره می‌گیرد. مگر می‌شود با یک انقلاب، درون و بیرون آدم اینطور تغییر کند. تازه جان انقلابشان هم. کاش هوگو بود و می‌دید جناب کبیر به کجا رسیده کارش! اصلا هیچ کس عیب نکند به عالیجناب. ایراد هم نگیرد. جناب ژان والژان را چه می‌گویی؟! یک آدم کینه‌جو کسی که به دین و خدا پشت کرده و فکر انتقام از بد و خوب، ریز و درشت، توی سرش ولوله می‌کند، یک کاره می‌شود خیرخواه و مصلح؛ یعنی این روند تغییر را از جناب هوگو بپذیریم؟ قبول کنیم عقاید تحریف شده هم، بله! اصلا بگذار حرف اصلی‌ام را بزنم. مگر ما خودمان کم داریم که شیفته این شخصیت‌ها شویم. مگر پای روضه‌ها برایت از حر نخواندند. مگر از بُشر حافی نشنیدی! اگر راست می‌گویی. اگر مرد میدانی و هنر داری برو این‌ها را قصه کن!»

اسقف ,انقلاب ,بشر حافی ,بینوایان ,تغییر ,توبه ,حر ,هوگو ,ویکتور هوگو 1 نظر »
تجربه!
ارسال شده در 19 بهمن 1403 توسط زفاک در کنایات

هوالحق

تیتر شبکه خبر: «یک فروند هواپیمای جاسوسی آمریکا در فلیپین سقوط کرد و دست کم چهار کشته به جا گذاشت».

ترامپ: «از قدیم گفتن تا سه نشه، بازی نشه!»

آمریکا ,ترامپ ,جاسوس ,سقوط هواپیما ,شبکه خبر ,فلیپین نظر دهید »
شاهکار
ارسال شده در 17 بهمن 1403 توسط زفاک در یار مهربان

هوالعالی

این روزها بینوایان برایم

مثل دریا است

 دریایی که هم عمق دارد

هم وسعت.

و این یعنی شاهکار ادبی، نه؟!

 

ادبی ,بینوایان ,دریا ,شاهکار ,عمق ,وسعت نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 102
 
غَیث
مطالب این وبلاگ کاملا تولیدی است. استفاده بدون ذکر منبع ممنوع!
موضوعات
همه
الی الحبیب
اندیشه
اهل البیت(علیهم السلام)
حضرت صاحب (عج)
حضرت عشق(ع)
تمرین نویسندگی
حرکت جوال ذهن
خاطرات
دلنوشته
روزنوشت
شطحیات
شهدا
لژنشین‌ها
مخاطب خاص
هایکو
پوستر و عکس نوشت
کنایات
یار مهربان
یک بیت
یک خط روضه
پیوند ها
  • نور عیننا
  • حب فؤادی
  • بخوان با ما
  • میم. الف.
  • سه نقطه
  • آمار
  • امروز: 1929
  • دیروز: 2838
  • 7 روز قبل: 5674
  • 1 ماه قبل: 7483
  • کل بازدیدها: 214110
  • موزیک آنلاین
    MeLoDiC

    کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان