قربانی ارسال شده در 28 تیر 1403 توسط زفاک در روزنوشت هوالحبیب درد میدود توی تنت و من به خودم میپیچم
... ارسال شده در 28 تیر 1403 توسط زفاک در روزنوشت هوالحبیب گاهی هم دلت میخواهد سرت را بگذاری زمین و بمیری فقط همین …
روی دست ارسال شده در 27 تیر 1403 توسط زفاک در یک خط روضه هوالحبیب باز هم روی دست نیزهها میبرند خورشید را …
یکنوا ارسال شده در 26 تیر 1403 توسط زفاک در یک خط روضه هوالحبیب گوش کن همه ذرات عالم صدا میزند حسین…
آخرین... ارسال شده در 24 تیر 1403 توسط زفاک در روزنوشت هوالحبیب باز میترسم مثل همه محرمها تصور اینکه آخرین محرم عمرم باشد قلبم را فشردهتر میکند و اشکم را بیشتر