خانه
زخم کهنه
ارسال شده در 28 فروردین 1404 توسط زفاک در روزنوشت

هوالحبیب

می‌دانی دارم به این نتیجه می‌رسم زخم‌ها هیچ وقت درمان نمی‌شوند. فقط کهنه می‌شوند. لبه‌هایشان روی هم می‌آید و تو خیال می‌کنی درمان شده‌اند. ترمیم شده‌اند. آنقدر که خیال می‌کنی درد هم ندارند. اما نه. یک وقتی یک جایی که انتظارش هم نداری دوباره سر باز می‌کنند و آزارت می‌دهند.

می‌توانی بفهمی چقدر درد دارم نه؟

آزار ,ترمیم ,درد ,درمان ,زخم ,سرباز کردن ,کهنه نظر دهید »
بهاری نیست
ارسال شده در 22 فروردین 1404 توسط زفاک در روزنوشت, حرکت جوال ذهن

هوالحق

مثل هر روز پای راستت را بیانداز روی پای چپت. به پشتی نیمکت چوبی تکیه بده. دست‌هایت را هم از دو طرف باز کن. رها شو. سرت را هم بده عقب. به آبی آسمان نگاه کن. به لکه‌ ابرهای عجول. به قطره‌های گاه و بی‌گاه باران که می‌چکد رو پوستت. به پرواز سارها. به جست و خیز بلبل‌خرما. به بال‌زدن فاخته‌ها. اصلا چشم‌هایت را ببند. نفس بکش. عمیق‌. عمیق‌تر. همه اکسیژن‌ها را فرو بده. همه عطر‌هایی که پیچ‌های امین‌الدوله و زیتون تلخ‌ها پخش کرده‌اند توی فضا. بی‌خیال باش. بی‌خیالِ بی‌خیال. به تو چه ربطی دارد؟ تو مگر چکاره‌ای؟ دستت به کجا می‌رسد؟ قدرتی داری؟ زوری داری؟ پولی داری؟ مسئولیتی داری؟

تو، فقط خوش باش با بهار با وز وز زنبورهای عسل. با گرده‌های هوا. با عطسه‌های گاه و بی‌گاه. با حساسیت فصلی. خوش باش با نسیم صبح‌گاهی. به تو مربوط نیست آن سر دنیا چه خبر است؟ اینکه طفل معصوم غزه‌ای تکه تکه می‌شود و مادرش وجب به وجب ویرانه‌ها را برای پیدا کردنش می‌گردد. اینکه خبرنگاری ذره ذره، زنده زنده در آتش می‌سوزد. نه اینها و نه صدها تیتر دیگر به تو مربوط نیست. عزیزم به تو مربوط نیست تعداد ساختمانی که می‌ریزد. تو حساب هیچ چیز را نداری این روزها. حساب بمب‌ها، حساب موشک‌ها، حساب  تیرها، زخم‌ها، خون‌ها، زنده‌ها، مرده‌ها. همه این‌ها از حساب و کتاب تو در رفته است. تو چه تقصیری داری اینکه چند فرسنگ آن‌ طرف‌تر هیچ بهاری نیست. هیچ گلی نرویده. هیچ نیمکتی نیست. هیچ گنجشکی نیست. هیچ آدمی حتی نیست، تقصیر تو نیست. به تو ربطی ندارد، تو که عددی نیستی؟ تو باید همینجا باشی صبح به صبح نرمش کنی. نفس عمیق بکشی و سهم خودت را از اکسیژن‌ها ببری، همین…

بلبل خرما ,بهار ,زخم ,زنبور ,زنده ,صبح ,طفل ,غزه ,فاخته ,مرده ,مسئولیت ,معصوم ,نیمکت ,پول نظر دهید »
جادوی نوشتن
ارسال شده در 18 فروردین 1404 توسط زفاک در روزنوشت

هوالحبیب

گاهی واژه‌ها

تو را به مکان‌ها

و زمان‌هایی می‌برند

با شخصیت‌هایی

روبه‌رو می‌کنند

که تصورش هم نداشتی

انگار نوشتن

بیش‌تر و پیش‌تر از خواننده

نویسنده را ویران می‌کند

و از نو می‌سازد

 

آدم ,جادو ,خواننده ,دنیای نویسندگی ,شخصیت ,نوشتن ,نویسنده ,ویران نظر دهید »
هم‌خوانی
ارسال شده در 13 فروردین 1404 توسط زفاک در روزنوشت, تمرین نویسندگی

هوالحبیب

چشم‌هایم را می‌بندم

تصویر مات پررنگتر می‌شود

یک مشت بچه می‌بینم

ریز و درشت

دختر و پسر

عقب نیسان سفید رنگ

مدل۶۰

باد زده زیر موهای لخت دخترها

پسرها پیراهن‌هایشان را سر دست کردند

و قری به کمرهای باریکشان می‌دهند

شاد و شنگولند

بالا و پایین می‌پرند

مثل بزغاله‌های یک ماهه

لبهایشان تکان می‌خورد

گوش‌هایم را تیز می‌‌کنم

یک صدا دم گرفته‌اند

“سیزده به در

چارده به تو

سیزده را کردم تو کودو

درش رو بستم با جودو

آی کود کودو

آی کود کودو”

 

بچگی ,خاطره ,سیزده به در ,نیسان نظر دهید »
جوانه
ارسال شده در 11 فروردین 1404 توسط زفاک در روزنوشت

هوالحبیب

بعد از یک ماه تمرین و ممارست

یک ماه تحمل گرسنگی و تشنگی

یک ماه طاعت و اطاعت

یک ماه چشم‌پوشی از لذات

حالا خدا با دست خودش

غلاف‌های سخت گناه را گشوده

روحت دوباره جوانه زده

یک جوانه نازک

مراقبش باش

جوانه ,خدا ,روح ,روزه ,عید ,غلاف ,فطر ,گناه نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 95
 
غَیث
مطالب این وبلاگ کاملا تولیدی است. استفاده بدون ذکر منبع ممنوع!
موضوعات
همه
الی الحبیب
اندیشه
اهل البیت(علیهم السلام)
حضرت صاحب (عج)
حضرت عشق(ع)
تمرین نویسندگی
حرکت جوال ذهن
خاطرات
دلنوشته
روزنوشت
شطحیات
شهدا
لژنشین‌ها
مخاطب خاص
هایکو
پوستر و عکس نوشت
کنایات
یار مهربان
یک بیت
یک خط روضه
پیوند ها
  • نور عیننا
  • حب فؤادی
  • بخوان با ما
  • میم. الف.
  • سه نقطه
  • آمار
  • امروز: 17
  • دیروز: 123
  • 7 روز قبل: 1536
  • 1 ماه قبل: 3559
  • کل بازدیدها: 190771
  • موزیک آنلاین
    MeLoDiC

    کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان