خانه
فرجه
ارسال شده در 7 دی 1396 توسط زفاک در روزنوشت

هوالحبیب

دانشجو که بودم فرجه اول عزایم بود. من بودم و یک عالمه کتاب و جزوه نخوانده که روی سرم آوار شده بود. تا فرجه و امتحان‌ها تمام شود جان به لب می‌شدم. این روزها اما تنها عزایم سر صحیفه هست، که نخوانده‌ام. حس روزهای فرجه دانشجویی را پیدا کرده‌ام. سردرگمی که باید یک‌جوری از شرش خلاص شوم. دلم نمی‌خواهد به نتیجه فکر کنم. دلم می‌خواهد این بار بی‌استرس نمره امتحان بدهم.

خدایا من عزمم را جزم کرده‌ام، این حب نمره را از دلم بیرون کنی، لطفاً…

زفاک

7/دی/96

 

استرس،امتحان ,فرجه نظر دهید »
دلداری
ارسال شده در 25 آذر 1396 توسط زفاک در روزنوشت, یک خط روضه

هوالحبیب

این روزها سخت می‌گذرد؛ خیلی سخت

«ان مع العسر یسری‌»ات را حواله‌ام کن

لطفاً…

25/آذر/96

آسانی بعدسختی ,ابتلاء و امتحان نظر دهید »
نشانه
ارسال شده در 24 آذر 1396 توسط زفاک در شطحیات

هوالحبیب

اگر روزی

در این عصر آهن و درد

بعد از این همه فاصله و دوری

با بوی عطر سیبی سرمست شدی

بدان که او چشم به راه توست…

زفاک

24/آذر/96

 

استغفار ,بازگشت به بهشت ,توبه 2 نظر »
لذت خواب
ارسال شده در 22 آذر 1396 توسط زفاک در روزنوشت

هوالحبیب

ساعت از یازده شب گذشته است.

خسته‌ام.

سرم را روی بالش می‌گذارم.

چشم‌هایم را می‌بندم و به این فکر می‌کنم که:

خواب چه نعمت بزرگی است.

خدایا سپاس…

زفاک

22/آذر/96

 

استراحت ,خواب نظر دهید »
اسارت
ارسال شده در 16 آذر 1396 توسط زفاک در روزنوشت

هوالحبیب

سبک می‌رود. همه بارش یک کوله‌ کوچک است که روی دوشش انداخته. برای بچه‌های کلاس دست تکان می‌دهد و حلالیت می‌طلبد. کسی ناراضی نیست. فقط سفارش می‌کنند عکس‌ها را در گروه تلگرام بگذارد. از در کلاس که خارج می‌شود، حالم بد می‌شود. شاید می‌ترسم برنگردد. اما نه، بیشتر دلم به حال خودم می‌سوزد. از خودم خسته‌ام. از اینکه جسارت کافی را ندارم مثل او. همیشه همین‌طور است. یک عده‌ای مثل او در خط اول هستند. هر جایی که کسی به کمک نیاز داشته‌باشد، حضور دارند. دنبال چیزی هم نیستند. نه پست و مقام، نه مال و منال دنیا، هیچ چیز. فقط به وظیفه‌شان عمل می‌کنند. نمی‌توانند یکجا بند شوند همیشه در حال فعالیت‌اند. اما آدم‌هایی مثل من همیشه یک جوری از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند. می‌خواهند هر طور شده از زیر کار در بروند. یک جوری سعی می‌کنند خودشان را متقاعد کنند که لزومی به حضور آنها نیست. یک روز درس و مقاله و امتحان. روز دیگر هم بهانه‌های دیگر… به یک جانشینی عادت دارند.  جسارت لازم را ندارند. شجاعت پاگذاشتن روی نفسشان را. نمی‌توانند از قید دلبستگی‌هایشان رها شوند. اسیرند، اسیر …  

حتماً امام زمان(عج) هم که بیاید، آدم‌هایی مثل من بهانه‌ای دارند تا سر هم کنند. دلم برای آن روز خودم می‌سوزد…

زفاک

16/آذر/96

 

اسارت نفس ,خوددار بودن نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 81
  • 82
  • 83
  • ...
  • 84
  • ...
  • 85
  • 86
  • 87
  • ...
  • 88
  • ...
  • 89
  • 90
  • 91
  • ...
  • 101
 
غَیث
مطالب این وبلاگ کاملا تولیدی است. استفاده بدون ذکر منبع ممنوع!
موضوعات
همه
الی الحبیب
اندیشه
اهل البیت(علیهم السلام)
حضرت صاحب (عج)
حضرت عشق(ع)
تمرین نویسندگی
حرکت جوال ذهن
خاطرات
دلنوشته
روزنوشت
شطحیات
شهدا
لژنشین‌ها
مخاطب خاص
هایکو
پوستر و عکس نوشت
کنایات
یار مهربان
یک بیت
یک خط روضه
پیوند ها
  • نور عیننا
  • حب فؤادی
  • بخوان با ما
  • میم. الف.
  • سه نقطه
  • آمار
  • امروز: 29
  • دیروز: 45
  • 7 روز قبل: 435
  • 1 ماه قبل: 2340
  • کل بازدیدها: 199837
  • موزیک آنلاین
    MeLoDiC

    کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان