غنیمتمیدانی رفیق! رسمش همین بود. حرفزدن را همه بلد بودند؛ قبلتر، بهتر و بیشتر از من و تو، گفتند. طومارها نوشتند. تاریخ پر بود از عرض ارادتها، قربانصدقهها؛ اما به وقتش کم آوردند. حتی کلهگندههایشان جا زدند. برق سکهها دستودلشان را لرزاند. پایه… بیشتر »
کلید واژه: "ظلم"
هوالحبیب بین این همه ظلم و بیعدالتی دلم به تو خوش است خدایی؛ که شاهد پیدا و پنهانی و بیشک، عادلانهترین قاضی بیشتر »
هوالحق فکر میکردم فقط در دانشگاه است که استادها بین دانشجوهایشان فرق میگذارند. فکر میکردم فقط در دانشگاه است که تبعیض بیداد میکند. مثلا فلان استاد چون از فلان دختر خوشش میآید نمرهاش را بیشتر میدهد. بعد او معدل الف میشود. بعد بدون کنکور میرود… بیشتر »
هوالحبیب خستهایم آقاجان! پلکهامان تشنه خوابند یک خواب عمیق که در آن خبری از ظلم نباشد بیمِ نیرنگ نباشد سر هر کوچه بیرق عدل علی برپا باشد دم هر رهگذری از عطر گل روی شما پر باشد زفاک 18/آبان/96 بیشتر »