هوالحبیب میدانی، بعضیها را باید از دور دوست داشت. بعضیها فقط از دور زیبا هستند، دلفریب و عزیز؛ اما وقتی نزدیک میشوی؛ وقتی به حریمشان وارد میشوی؛ زانو به زانویشان مینشینی. همنفس میشوی. وقتی بقچه دلشان را وا میکنند و واژهها بیرون میریزند؛… بیشتر »
کلید واژه: "رفاقت"
هوالحبیب آدمی بدی هستم نه؟ نمیدانم. شاید. شاید چون نشستهام اینجا و هندزفری را چپاندهام توی گوشهایم. وقتی میم حرف وبینار را پیش کشید مثل همیشه خودم را انداختم وسط. توی هوا پیشنهادش را قاپیدم. علم غیب که نداشتم. پشت دستم را که بو نکرده بودم. چه… بیشتر »
هوالحبیب سلامم را از همان سر خیابان میدهم میشنوی جواب میدهی و مثل همیشه نمیشنوم میبینی رفیق! من هنوز همان اندازه کوچکم بلکه بیشتر… نمیدانم کی بزرگ میشوم کی اندازه تو قد میکشم و دستم به آسمان میرسد… بیشتر »