هوالحبیب *به رسم قدیم* گوش به زنگم. ثانیهشماری میکنم برای پیام رئیس. دلم برای من مهندسم تنگ شده؟ نمیدانم! شادی مناقصه جدید را دارم؟ نمیدانم! شاید هم…؟ نه. هوس همنشینی گنجشکها را کردم دوباره. از احوال طاووسیها بیخبرم. آخرین بار کی بود؟ هان!… بیشتر »
کلید واژه: "محرم"
هوالحبیب سفره را جمع کردند… بیشتر »
هوالحبیب باز میترسم مثل همه محرمها تصور اینکه آخرین محرم عمرم باشد قلبم را فشردهتر میکند و اشکم را بیشتر بیشتر »
هوالحبیب کاش باران ببارد امروز… بیشتر »
هوالحبیب دلم پر از غم میشود وقتی فکر میکنم روزی میآید که این روضهها هست و من نیستم… بیشتر »