هوالحبیب از حرم بیرون آمدیم. شب جمعه بود. غوغا بود. گفتم مامان همینجا بمان تا برگردم. رفتم کفشداری. جای سوزن انداختن نبود. میترسیدم بین دست و پا بمانم. آخرش دل به دریا زدم. رفتم توی جمعیت. نمیخواستم کسی را اذیت کنم. موج جمعیت مرا جلو و عقب میبرد.… بیشتر »
کلید واژه: "شهید سلیمانی"
هوالحق قاسم سلیمانی زنده است. این را بابا از توی هال میگوید. من هم از توی اتاق پای لپ تاب میشنوم. باید برای تاریخ تحلیلی کنفرانس آماده کنم. دنبال دلایل شکلگیری فرقه واقفیهام. گوشم اما مثل همیشه به حرفهای اوست. تازه از خانه عمه آمده است. مثل اسپند… بیشتر »
هوالشهید بیشتر »