هوالحق نمیگذارم موجهای منفی مرا با خودش ببرد. مرا از خودم از توانمندیهایم غافل کند. از همه امکانات هم که دور باشم. یک نعمت بزرگ دارم به نام فکر اینقدر فکر میکنم فکر میکنم تا به جایی برسم. بیخیال هر کس هر چه میخواهد بگوید. من بلدم از ناامیدی امید… بیشتر »
کلید واژه: "رئیس جمهور"
هوالحبیب همه آمده بودند. صندلیها پر بود. جلسه آخر بود. فقط دو تا صندلی خالی بود. خالی خالی هم که نه. دو تا قاب عکس گذاشته بودند. چقدر زود رفتی توی قاب عکس. باورمان نمیشود. چقدر دلمان سوخت با جای خالی تو. با قاب عکس تو. فکرش هم نمیکردیم. روزگار خوشی… بیشتر »
هوالحبیب میفهمی؟! آتش افتاده به جانمان میسوزیم حتی واژههایمان… بیشتر »
هوالحبیب چشمهایم درد گرفته. تار میبینم. تا میآیم روی هم بگذارمشان پرده اشک مینشیند رویشان. آخ چقدر دلم میخواهد چشمهایم را ببندم و وقتی باز میکنم همه چیز سر جایش باشد. دلم میخواهد اتفاقات دیروز تا حالا یک کابوس تلخ و وحشتناک باشد. مثل همانهایی که… بیشتر »