هوالحبیب فقط دو روز دیگر. دو روز دیگر نتیجه سه هفته تلاشم مشخص میشود. نتیجه خوابهای دم صبحی که قیدش را زدم. برنامهای که ریختم. زورهایی که زدم. درسهایی که خواندم. نمیگویم صد درصد تلاشم را به کار گرفتم؛ اما انصافا شصت درصدش بیشک و شبهه است. این وسط… بیشتر »
کلید واژه: "امتحان"
هوالحبیب دارم خواب مستثنی میبینم در مفرغ بودنش حیرانم که صدای مادر رشته افکارم را پاره میکند. بعد صدای گوشی علیرضا هم اضافه میشود. چشمهایم را که باز میکنم تازه میفهمم وقت خوردن دارو است. ساعت سه بامداد است. یک عدد استامینوفین میگذارم روی زبانم و… بیشتر »
هوالحی صبحی وقتی برای بار دوم کتاب را خواندم. سرم را گذاشتم روی بالش. دلم آرام بود. چشمهایم را بستم و در دلم گفتم هر نمرهای که بگیرم مهم نیست. همین که بین الطلوعها بیدار ماندهام، کافی است. همین که همه تلاشم را کردهام. اما الان وقتی میبینم نمره… بیشتر »