هوالحبیب به خیالم نوشتن راحتتر از حرف زدن است. همیشه خدا، عاشق امتحانهای کتبی بودم. مهلت داشت. میشد تمرکز کرد. سر صبر جملات را پس و پیش کرد و چیز خوبی از آب درآورد؛ اما امان از امتحانهای شفاهی. اسمم را که صدا میزدند، تپش قلب میگرفتم. دست و پایم را… بیشتر »
کلید واژه: "نامه"
هوالحق خواهرم سلام نمیدانم این نامه چه زمانی به دست تو خواهد رسید. نمیدانم وقتی آن را میخوانی در چه وضعیتی هستی؟ آیا از اعضای خانوادهات کسی باقی مانده است؟ آیا سایه پدری بالای سرت هست؟ آیا آغوش مهربان مادرت هنوز هم گرمای سابق را دارد؟ آیا دستان… بیشتر »