خط بطلان داشتم لیست نگرانیهایم را مرور میکردم. فکری از صبح مثل خوره به جانم افتاده بود. دلم میخواست این مبارزه تا نابودی این غده سرطانی پیش رود؛ اما ور منفی ذهنم به کار افتاده بود. ورد کرده بود: تاریخ روی دور تکرار است. از کجا معلوم عدهای خودشان را… بیشتر »