هوالحبیب مؤذن نمیخواستم. تلوزیون و رادیو و حتی باد صبا که بیموقع اذان بدهد. حاج حبیب با نیسان آبی رنگورفته مدل شصتش کار همه را میکرد. وقتی از پشت پنجره اتاقم رد میشد. وقتی بوی دود اگزوزش توی دماغم میپیچد. شاید توی دلم میگفتم نمیخواهی دستی به… بیشتر »