هوالحبیب
شنبهام را با شما آغاز میکنم
سینهام را پر میکنم از عطر شهدا
و چشم میدوزم به کاشیهای فیروزهای گنبد
در دلم میگویم:
«هفتهای که با شما آغاز شود حکما پر برکت است.»
گامهایم را محکمتر برمیدارم.
کنار زائری میایستم
گویی همنوا میشوم با همه هستی
کمی بعد خودم را در آغوش ضریح رها کردهام.
میدانم این روزها زیاد گند زدهام
اما ته دلم گرم است که نگاه شما هنوز با من است.
خنکای حرم صورتم را نوازش میدهد
حس میکنم اینجا
کنار شما
امنترین جای دنیا است.