هوالحق
دلم گرفته. انگار غم عالم و آدم را ریخته باشند توی قلبم. میخواهم بنویسم اما واژهها پا نمیدهند. یا ذهنم یاری نمیکند. نمیدانم عیب از کجاست. انگار دست گذاشته باشند روی قفسه سینهام. نفسم بالا نمیآید. کاش رود بودم و جاری میشدم. کاش نسیم بودم و پای گریز داشتم. کاش پابند اینجا و این واژهها نبودم…
دلم گرفته باید بنویسم. باید از آدمهایی که فراموشی گرفتهاند بنویسم. آدمهایی که خودشان را به آن راه زدهاند. میدانی قبلترها با خودم فکر میکردم چطور آدمهایی که چشم در چشم پیامبر با علی بیعت کردند زدند زیر حرفهایشان. چطور جمع شدند توی سقیفه. آتش به پا کردند توی کوچه؟ فراموشی گرفتند یعنی؟ یادشان رفت قول و قرارهایشان؟ مگر آدم چقدر میتواند فراموشی بگیرد؟! حدش کجاست این فراموشی؟ حالا دارم با چشمهای خودم میبینم. دارم با گوشهای خودم میشنوم. نه انگار تاریخ روی دور تکرار بوده همیشه. من حواسم نبوده.
همیشه عدهای هستند که فراموشی بگیرند. یادشان برود. خیلی چیزها را مثلا صفهای گوشت و مرغ را. مثلا روزی هفتصد جانباخته را. یادشان برود سه برابر شدن نرخ بنزین، بالا کشیدن نرخ ارز، سقوط آزاد بورس! میبینی سید! عدهای فراموشی گرفتهاند باز. یادشان رفته سفرهای استانیات را. یادشان رفته عبا و عمامه خاکیات را. حتی یادشان رفته گم شده بودی توی کوهها به خاطر آب و نان آنها. یادشان رفته گشتیم و گشتیم تا رسیدیم به… یادشان رفته شببیداریهایت را. پروژههای پشت سر هم. راههای ساخته. کارخانههای به کارافتاده. بهتر است بگویم یادشان رفته نه؟ کلمه خ ائ ن توی دهانم نمیچرخد. نمیخواهم کامت را تلخ کنم با این حرفها. نمیخواهم بگویم جلوی چشم ملت، اهانت میکنند. عمر چهل و چند ساله این نظام را زیر سوال میبرند. حاج قاسم را… دلم نمیآید بنویسم حتی.
دلم گرفته سید از این همه ریا و تزویر. از این همه چند رنگی! از این همه تناقض و بیمنطقی. دلم گرفته از آدمهایی که برای یک رای بیشتر دارند شیطان را درس میدهند. آدمهایی که زرق و برق دنیا چشمهایشان را پر کرده. طمع قدرت گرفتهشان. دلم گرفته سید..
وسط این بلبشوی انتخاباتی فقط دلم خوش است به خدا. به خدایی که فراموشی نمیگیرد. خدایی که نه خواب دارد و نه خوراک! خدایی که حواسش جمع است جمع جمع. خدایی که لبالمرصاد. خدایی که حکیم است. غربال میکند. گلچین میکند. خدایی که برایمان برنامه دارد. دارد عیارسنجی میکند. باید توی کوره حوادث آب دیده شویم. ما شیعههای عصر ظهوریم سید… عاقبت، دنیا برای ماست.