رویایِ نارس ارسال شده در 28 مرداد 1403 توسط زفاک در روزنوشت هوالحبیب ما یک جمع بودیم. یک جمعِ دیوانه. یک افسرِ نازی بالای سرمان بود. ما دیوانهها هر شب در اتاق گاز محبوس میشدیم. باید تقلا میکردیم باید یا در آن اتاق گاز میمردیم یا مینوشتیم. قرار بود نویسنده شویم قرار بود “اسماء” شویم اما…… بیشتر »