هوالحبیب شدم مثل بادکنک. یعنی سرم شده مثل بادکنک. از آنهایی که وقتی کاملا باد شد قشنگ میشود. و همه بچهها آرزویش را دارند. کسی با سختی با جان کندن بادم میکند. یعنی توی سرم را که مثل بادکنک ارتجاعی و کشسان است، باد میکند. خیلی کند. کسی نفس میگیرد… بیشتر »
کلید واژه: "امید"
هوالحبیب شیرینی کشمشی را میگذارم توی دهانم بوی زهم تخم مرغ میدهد. نمیدانم چرا همه کشمشیهایی که میخورم این مزه را دارند چرا هیچ کس بوی زهمش را نمیگیرد. چرا خوب مخلوط نمیشود. یعنی هیچ کس برایش مهم نیست. نه الان مهم نیست. الان مهم گرسنگی است. مهم… بیشتر »