هوالحبیب دلم پُر است. پوستر حرم را از روی دیوار برمیدارم. نمیدانم چرا شاید هم میدانم… میدانم و خودم را به آن راه میزنم! انگار طلبکارم مثل همیشه… یکی درونم فریاد میزند: پس آن واسطه فیض بودن کجاست؟ آن قوس صعود و نزول کو؟ و من، لال شدهام… بیشتر »