هوالحق
سال 92 وقتی اسم حسن روحانی بهعنوان منتخب ملت از صندوقهای رأی بیرون آمد جا خوردم، مردم به کسی رأی داده بودند که جلو دوربین بهصراحت از صاحبان فتنه جانبداری کرده بود. آن هم مردمی که آتش فتنه را خود در 9 دی خاموش کرده بودند. برایم سؤال بود چرا روحانی؟ دلیلش عدم اتحاد نیروهای انقلابی بود؟ یا تنگ آمدن مردم از 8 سال اصولگرایی؟ یا شاید هم کلید روحانی و مذاکره با کدخدا؟ یا حمایت پدرخوانده در روزهای پایانی! وقتی برجام علیرغم همه وعدهووعیدهای دولت به سرانجام نرسید و تغییری در زندگی مردم دیده نشد به خودم گفتم کار روحانی ساخته است دیگر قرار نیست رأی بیاورد. مخصوصا که رهبری بهدفعات دراینباره با مردم صحبت کرده بود و همهچیز مثل روز روشن بود. روحانی حل مشکلات را به مذاکره با آمریکا حواله کرده بود و حالا هیچ اتفاقی نیافته بود جز اینکه دشمن در تحریمهای جدید گستاختر شده بود و ایران ذلیلتر. روحانی اما دستبردار نبود در نطق نوروزی 96 باز وعده برجام دو و سه به مردم میداد. همه اینها گذشت و روزهای داغ انتخاباتی از راه رسید. مناظره اول و دوم را که دیدم با خودم گفتم حتما رئیسی رأی میآورد یا فوقش قالیباف، بههرحال روحانی رأی نمیآورد. مناظره سوم اما با آن همه هجمه و تخریب ناامیدم کرد. در خوشبینانهترین حالت موجود انتخابات به دور دوم کشیده میشد. یک شب مانده به انتخابات زنگ میزنم برای اقوام نزدیک، روحانی را نمیخواهند اما به رئیسی هم خوشبین نیستند. ریشه دوبهشک بودنشان میرسد به تبلیغات منفی که سر از شبکههای اجتماعی درمیآورد. امان از ابزار رسانهای! صبح روز شنبه 30 خرداد آمار اولیه روحانی 15 میلیون خوانده میشود! دیگر ذرهای امید در دلم باقی نمیماند. صد درصد روحانی رئیسجمهور هست؛ اما باز چرا این بار جدیتر از چهار سال پیش؟ یعنی رکود و ورشکستگی کارخانهها کشک بود؟ یا نقاط روشن کارنامه روحانی این اندازه بزرگ بود که من و امثال من نمیدیدیم! شاید هم 23 میلیون رأی برکت سند 2030 بود. یا نه مثل همیشه، تزویر و ریا و فریب این بار هم کار خود را میکرد. تبلیغ و تخریب؛ بیشک کلید این بار روحانی معاون اولش بود. کسی که در برابر تمام سؤالات مطرح شده تنها برای کارنامه دولت یازدهم عدد و رقم ردیف کرد و برای تفریح انشایی از رو خواند، ژست گرفت و خود را اصلاحطلب واقعی خواند. وقتی فکرش را میکنم میبینیم انگار همه ما فیلم شده بودیم. روحانی این بار هم اسمش از صندوق رأی بیرون میآمد حتی اگر قرار بود 80 میلیون نفر به رئیسی رأی دهند. اگر نه در جواب همه نقدها پوزخند نمیزد؛ و رقبا را به روز 29 اردیبهشت و انتخاب ملت حواله نمیکرد آن هم با اعتماد کامل. حالا باید چهار سال دیگر کابوسی به نام روحانی را تحمل کنیم و احتمالا آثارش را تا چهل سال بعد! با همه این حرفها قطعا نزد خدا تلاش و کوشش ما بیثمر نخواهد ماند والعاقبه اللمتقین.
زفاک
96/3/1
سلام خانم
به من گفتن شما تمایل دارید تو وبلاگ گروهی همکاری داشته باشی. میتونی با من تو تلگرام تماس داشته باشی 09127611370
یا تو کوثرنت https://kowsarnet.whc.ir/profile/motahar